مکتب های بشری

سوسیالیسم : دو گاو دارید. یکی را نگه میدارید. دیگری را به همسایه خود می دهید
کمونیسم : دو گاو دارید. دولت هر دوی انها را میگیرد تا شما و همسایه تان را در شیرش شریک کند
فاشیسم : دو گاو دارید. شیر را به دولت میدهید. دولت ان را به شما میفروشد
کاپیتالیسم : دو گاو دارید. هر دوی انها را میدوشید. شیرها را بر زمین میریزید تا قیمتها همچنان بالا بماند
نازیسم : دو گاو دارید. دولت به سوی شما تیراندازی میکند و هر دو گاو را می گیرد
انارشیسم : دو گاو دارید. گاوها شما را میکشند و همدیگر را می دوشند
سادیسم : دو گاو دارید. به هردوی انها تیراندازی میکنید و خودتان را در میان ظرف شیرها می اندازید
اپارتاید : دو گاو دارید. شیر گاو سیاه را به گاو سفید میدهید ولی گاو سفید را نمی دوشید
دولت مرفه : دو گاو دارید. انها را میدوشید بعد شیرشان را به خودشان میدهید تا بنو شند
بوروکراسی : دو گاو دارید. برای تهیه شناسنامه انها هفده فرم را در سه نسخه پر میکید ولی وقت ندارید شیر انها را بدوشید
سازمان ملل : دو گاو دارید. فرانسه شما را از دوشیدن انها وتو میکند.امریکا و انگلیس گاوها را از شیر دادن به شما وتو میکنند.نیوزلند رای ممتنع می دهد
ایده الیسم : دو گاو دارید. ازدواج میکنید. همسر شما انها را می دوشد
رئالیسم : دو گاو دارید. ازدواج میکنید. اما هنوز خودتان انها را می دوشید
متحجریسم : دو گاو دارید. زشت است شیر گاو ماده را بدوشید
فمینیسم : دو گاو دارید. حق ندارید شیر گاو ماده را بدوشید
پلورالیسم : دو گاو نر و ماده دارید. از هرکدام شیر بدوشید فرقی نمی کند
لیبرالیسم : دو گاو دارید. انها را نمیدوشید چون ازادیشان محدود می شود
دموکراسی مطلق : دو گاو دارید. از همسایه ها رای میگیرید که انها را بدوشید یا نه
سکولاریسم : دو گاو دارید. پس به خدا نیازی نیست

بی ربطی مطلق

چقدر چرند آخه چقدر دری وری آخه؟ ما به کجا میریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ قهقرا لابد. بابا بسه دیگه روانیااااااااااااا 

 هیچ قبرستونیم نیست آدم بره گم بمیره اونجا دست هیچ پدر پدر پدر سوخته ایم به آدم نرسه 

میای اینترنت وبلاگ بخونی، این ور  و اونورش پر تبلیغه حالا تبلیغ چی؟ آموزش بستن روسری و 

شال .آی حرصم میگیره آی حرصم میگیره .خاک تو سر ملتی که هزار ساله مسلمونن بعد 5000 تومن پول میدن سی دی این جفنگیاتو بخرن. ای .......... 

 گوگل رو باز کردم واسه   پیدا کردن یه مطلبی در مورد فوق لیسانس 20 تا سایت اول از این فروشگاه های اینترنتی بود که تمام محصولاتشون افزایش میل جنسی بود. بابا این مملکت داره میترکه از میل جنسی حداقل یه چی بیارین کمش کنه. 

  عجب جنگلی شده این مملکت 

اگه شنبه یکشنبه و اجق وجق لباس نپوشی و قهوه نخوری و سیگاری هم نباشی اصلا از هنر هیچی حالیت نیست  و کلا عقب مونده ای 

اگه چادری نباشی و آرایش هم داشته باشی خیلی آدم جالبی نیستی ( حالا کلا همه اش میشه یک کلمه که چون من یک کم آدم تمیزیم تو حرف زدن اونم تو جمع ،نمیگم) و خیلی عجیبه که یکهو از تو کیفت قرآن در بیاری و پشت چراغ قرمز توی تاکسی شروع کنی به خوندن 

چقدر ملت گند و بیخودی هستیم ما. هممون 

استثنا هم نداره  

اصلا نداره 

حتی یه دونه 

تا کمر خمیم تو زندگی مردم 

میمیریم واسه طلاق و مرگ و میر و دعوای این و اون 

مرگ هم که کلا واسه همساده ست. 

هزار جور گند میزنیم به هیکل طرف پشت سرش بعد آخر سر میگیم چه میدونم والله  یا خدا عالمه ما که ندیدیم.  

کاش  آدما 24 ساعت لال میشدن  

چفدر غر زدم  از اون نوشته های بی سر و ته که میزنه توی خال و  با همه بی ربطی دل آدمو خنک  میکنه 

 پ.ن: کلا هیچ کدوم از نوشته های منو به حساب هیچ چی من نذارین. که آی چیه  و چه مرگته و کسی بهت چیزی گفته و این مزخرفات. من هر ثانیه یه چیز جدید میاد تو کله ام . پس فقط بخون و والسلام

برای یک روز بزرگ

نمیدونم چرا اینجوریه.نیمه شعبان که نزدیک میشه همه به جنب و جوش میافتند.چرا تولد امام زمان از همه تولد ها با شکوه تره؟ چرا تولد پیامبر یا عید مبعث این شکوه رو نداره با اینکه مسلمان شدن و بودنمون رو از این روزا داریم ؟ یا واسه ما شیعه ها،تولد حضرت علی یا عید غدیر این شکلی نیست؟ چی نیمه شعبان رو انقدر بزرگ کرده؟ چیزی جز امید میتونه باشه؟ امید به کسی که تو آسمون نیست .همین جا هاست.روی زمین.بین ما. یک امید نزدیک و ملموس که به بودن و اومدنش بیشتر از هر چیز دیگه ای ایمان داریم. اما دلایلمون واسه اومدنش فرق داره.یکی میگه: ای امام زمان بیا و این فقر و بی پولی رو تموم کن.یکی دیگه میگه: بیا و این همه جنگ و کشتارو متوقف کن. اون یکی میگه: بیا و بساط ظلم .ستم رو به هم بریز. خلاصه هر کسی یه چیزی میگه و میخواد.

اما من میگم: مهدی عزیز که از مادر عزیزتری بیا و مارو از دست خودمون نجات بده.بیا واز این همه بدی و سستی و غفلت که توشون غلت میزنیم، نجاتمون بده. ما رو رها کن از خودمون که باعث شدیم هنوز در پرده بمونی.بیا و مارو از ما نجات بده.

سپیده

نیمه شعبان

1389

نگاه اول

روز –خارجی-نگاه اول

چهار راه

هوا:آفتابی

من:مضطرب

تو:مضطرب

ساعت یکی شدن نگاه ها

من:نگاه اول به تو

تو:نگاه اول به من

من:به دلم نشستی

تو:به دلت نشستم

ساعت یکی شدن دست ها

هوا:نیمه ابری

ساعت یکی شدن قدم ها

فانوس دریایی

من:سبک

تو:سبک

هوا:بارانی

ما:کنار هم

من:میلرزیدم و تو میفهمیدی

تو:میلرزیدی و نمیگذاشتی من بفهمم

هر دو بغل به بغل هم نشسته و آن کاپشن مشترک!

هوا:باران بند آمده

ما:دست در دست هم

دل در گرو دیگری

هوا:صاف

.....

وارونگی

آدم جوری زاده شده که مالک و مملوک باشه.توی همه چی.چه مادی چه معنوی.این حس بهش قدرت میده.دوست داره متعلق به جایی باشه،واسه همین، مفهوم کشور ،سرزمین مادری،آب و خاک،خانه پدری و... به وجود اومد. 

و دوست داره مالک باشه ،چیزی از خودش داشته باشه مثل خانواده ،فرزند، خونه و ماشین و... عشق 

هر آدمی تو یک رابطه عاشقانه(البته از نوع درستش)هم عاشقه هم معشوق.اینجوری توازن برقرار میشه.هم مثل یک عاشق برای  بیتابی  میکنه هم مثل یک معشوق دلبری. 

این قضیه مالک و مملوک همه زندگی آدم رو گرفته. اما بعضی وقتا توی بعضی چیزا لازمه ازش دور بشی مثل همین عشق. نه مالک عشق کسی بشی و نه مملوک. و صد البته که منظور مالکیت از منظر عاطفیه نه که مثل لباس و موبایل و لوازم آرایشت!

این اصلا ساده نیست.چون خمیره آدم و با عشق درآمیختن. اما بعضی جاها لازمه.کجاها؟ 

اونجا که دیگه عشق ،عشق نیست و فقط یه بازی احمقانه است. 

اونجا که معشوق،معشوق نیست و سایه یک آدم گذراست که چند صباحی برای تنوع اومده سراغ تو. 

اونجا که عاشقی میشه شکستن و خرد شدن و حقارت. 

اینجاهاست که باید بکشی کنار و یه گوشه بشینی و فقط تماشا کنی .درد داره.بد دردیم داره.اما...

حداقل حسنش اینه که تو جزو اونایی که عشق و عاشقی و دوست داشتن رو به کثافت کشیدن،نیستی.